Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایران نوشت: با این تماس، عوامل اورژانس به خانه این مادر و پسر رفتند و پیکر خونین زن 64ساله به نام لیلا به بیمارستان منتقل شد، اما وی ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.

اعتراف به دعواهای دنباله‌دار

وی گفت: من مجرد هستم و سال‌هاست با مادرم زندگی می‌کنم، اما همیشه با هم اختلاف داشتیم. حتی بارها با هم درگیر شده بودیم و کار به کتک‌کاری کشیده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مادرم همیشه به خواهرهایم توجه داشت و به من بی‌اعتنا بود. به همین خاطر با هم درگیر بودیم. آخرین بار هم وقتی سر همین موضوع با او درگیرشدم، در اوج خشونت با مشت به صورتش زدم. من که حال خودم را نمی‌فهمیدم، شالی را که دور گردنش بود، پیچیدم و وقتی بیهوش شد متوجه شدم چه اشتباهی کرده‌ام به همین خاطر فوری با اورژانس تماس گرفتم.

وقتی کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را فشار بر عناصر حیاتی گردن و همچنین اصابت جسم نوک تیز به شکم اعلام کردند، آرمین اظهارات جدیدی را مطرح کرد.

اعترافات تازه

وی گفت: من قبل از این ماجرا هم چند بار با مادرم درگیر شده و به رویش چاقو کشیده بودم. هر بار او زخمی می‌شد به بیمارستان می‌رفت و چند روز بعد مرخص می‌شد. آخرین بار هم در اوج عصبانیت به رویش چاقو کشیدم اما این بار مادرم وقتی زخمی شد از حال رفت. چند بار او را صدا زدم اما به هوش نیامد. من هم از ترسم او را خفه کردم، اما چند دقیقه بعد پشیمان شدم و با اورژانس تماس گرفتم.

به دنبال اعترافات مرد جوان، وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و ابراز پشیمانی کرد. برای متهم 40 ساله کیفرخواست صادر و پرونده جنایت خانوادگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد تا بزودی به آن رسیدگی شود. این در حالی است که خواهران آرمین برای وی حکم قصاص خواسته‌اند.

گفت‌وگو با پسر مادرکش

سر به زیر انداخته و ناراحت است؛ می‌داند خواهرانش قصاص خواسته‌اند، خودش هم می‌گوید اعدام می‌خواهد:

چرا با مادرت زندگی می‌کردی؟

سال‌ها قبل وقتی بیست و چند سال داشتم، می‌خواستم با دختری که به او علاقه‌مند بودم، ازدواج کنم، اما مادر و خواهرهایم مخالفت کردند. به همین خاطر از ازدواج منصرف شدم و بعد از فوت پدرم با مادرم زندگی می‌کردم.

علت اختلاف‌های شدید با مادرت چه بود؟

مادرم همیشه به خواهرهایم توجه می‌کرد. با آنها رفت و آمد داشت و به من بی‌اعتنا بود. من از صبح تا شب در خانه تنها بودم. وقتی به او اعتراض می‌کردم ناراحت می‌شد و کار به دعوا می‌کشید.

چرا از صبح تا شب در خانه بودی؟

شغل مناسبی پیدا نکرده بودم. بیکار بودم.

چند خواهر و برادر داری؟

سه خواهر دارم که ازدواج کرده‌اند و سر زندگی خودشان هستند. من تنها پسر خانواده هستم و مجبور بودم با مادرم زندگی کنم.

چرا خانه مستقل تهیه نمی‌کردی تا جدا از مادرت زندگی کنی؟

نمی‌توانستم. مادرم به من وابسته بود و اجازه نمی‌داد خانه مجردی داشته باشم.

تو و مادرت که مدام با هم درگیر بودید، چرا اجازه نمی‌داد مستقل زندگی کنی؟

من و مادرم با هم درگیر بودیم اما روزهای خوب هم زیاد داشتیم. ما با هم به سفر می‌رفتیم و در این 40 سال وابستگی زیادی میان ما شکل گرفته بود.

چرا روی مادرت چاقو کشیدی؟

وقتی با هم درگیر می‌شدیم او حرف‌هایی می‌زد که کنترل اعصابم را از دست می‌دادم. در اوج عصبانیت کنترلی بر رفتارم نداشتم. قبلاً هم چند بار مادرم را با چاقو زده بودم، اما ضربه‌های کاری نبود و بعد از چند روز حالش بهتر می‌شد. او هم در دعواهایمان مرا کتک می‌زد.

مادرت تو را کتک می‌زد؟

بله. چندبار در دعوا به سمتم حمله کرده و مرا کتک زده بود.

چرا مادرت را کشتی؟

قصد کشتن مادرم را نداشتم. مثل همیشه حرف‌هایی زد که عصبانی شدم. او از خواهرهایم طرفداری کرد. من هم با مشت به صورتش زدم و چاقو کشیدم. مادرم روی زمین افتاد و من فکر کردم تا چند دقیقه دیگر بلند می‌شود، اما چند دقیقه گذشت و وقتی بالای سرش رفتم متوجه شدم بیهوش شده است. چندبار او را صدا زدم و وقتی دیدم جواب نمی‌دهد شال را دور گردنش پیچیدم.

چرا همان موقع با اورژانس تماس نگرفتی؟

باورم نشده بود مادرم واقعاً بیهوش شده است. من از شدت ترس، شال را دور گردنش پیچیدم.

پشیمان نیستی؟

خیلی پشیمانم. در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم. اصلاً فکر نمی‌کردم مادرم مرده باشد. فکر کردم خودش را به بیهوشی زده تا مرا بترساند، اما وقتی دیدم به سختی نفس می‌کشد با اورژانس تماس گرفتم.

می‌دانی خواهرهایت برایت قصاص خواسته‌اند؟

آنها از من متنفر و راضی به مرگم هستند. من هم به مرگم راضی هستم و می‌خواهم زودتر اعدام شوم، چون چیزی برای از دست دادن ندارم. من انگیزه‌ای برای ادامه زندگی ندارم و مرگ برایم راحت‌تر است.

منبع: آخرین نیوز

کلیدواژه: اورژانس تماس هم درگیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۱۵۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم

بابل از سختی‌های دوران حضورش در لیورپول می‌گوید.

رایان بابل، وینگر سابق لیورپول، اعتراف کرد که پس از ورود به این باشگاه احساس ناامیدی کرده و در دوران حضورش در آنفیلد«ناراحت و مضطرب» بوده است.

طرفداری | به گزارش اتلتیک، بابل در سال ۲۰۰۷ با مبلغ ۱۱.۵ میلیون پوند از آژاکس به لیورپول پیوست، اما هرگز نتوانست پتانسیل خود را در جمع قرمزپوشان به طور کامل شکوفا کند. او در ۱۴۶ بازی تنها موفق به زدن ۲۲ گل شد. حالا، این بازیکن ۳۷ ساله در مورد شروع «سخت» خود در بندر آنفیلد، برخورد سرد رافائل بنیتس سرمربی وقت تیم با او به گفته رسانه‌ها، و دلایل عدم موفقیتش صحبت کرده است.

برای خودم کمی ناامید کننده بود، چون وقتی در نهایت لیورپول را انتخاب کردم، به من قول بازی کردن و کار کردن جدی روی مرا دادند. اما از همان روز اول، تنها بودم و باید خودم همه چیز را کشف می کردم، که این خیلی سخت بود. من ۲۰ ساله بودم، اولین بار بود که خارج از کشور زندگی می‌کردم و اولین بار بود که به تنهایی زندگی می‌کردم، چون هنوز در خانه والدینم در هلند بودم. بنابراین با چالش‌های زیادی به طور همزمان رو به رو شدم. این کار را بسیار دشوار می‌کرد. زمان‌هایی بود که احساس ناراحتی می‌کردم، خودم نبودم یا مضطرب بودم. فکر می‌کنم الان در عصری زندگی می‌کنیم که از بازیکنی که آسیب پذیر است، حمایت می‌شود. امازمانی که من آمدم، ضعف نشان دادن از خود، غیرقابل قبول بود. در آن صورت، برخی شما را خط می زدند.

بابل که سابقه ۶۹ بازی ملی برای هلند را در کارنامه دارد و دوره‌هایی را در آژاکس، بشیکتاش، فولام، گالاتاسرای و تیم‌های دیگر گذراند، در نوامبر گذشته از فوتبال خداحافظی کرد. او قصد دارد روزی وارد دنیای مربیگری شود، اما فعلا با آن روز فاصله دارد.

از دست ندهید ????????????????????????

جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول می‌کردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکل‌وشمایلی که هرگز ندیده‌اید! (عکس)

دیگر خبرها

  • مصائب کودکان سرراهی
  • صدایی که دستور جنایت صادر کرد! | مادرم گفت تو دیوانه ای و شنیدن این جمله موجب شد تا من ...
  • شهاب زاهدی: گلزنی برای پرسپولیس سخت بود، در ژاپن راحت گل می‌زنم
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • می‌ترسم جنگ تمام شود و این زندگی ادامه داشته باشد!
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم